حقوق ثبت اسناد و املاک

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

💢تخلیه فوری ملک


💢تخلیه فوری ملک💢



✍ برای تخلیه فوری ملک باید شرایطی را مورد توجه قرار داد که یکی از این شرایط، وجود قرارداد اجاره غیررسمی یعنی قراردادی است که در دفتر اسناد رسمی تنظیم نشده باشد.

✅ حال تفاوتی ندارد که این قرارداد توسط موجر و مستاجر بر روی یک برگ کاغذ یا توسط دفاتر آژانس املاک (بنگاه های املاک) تنظیم شده باشد اما حتماً باید در انتهای آن علاوه بر موجر و مستاجر دو نفر شاهد قرارداد هم آن را امضا کرده باشد.

🔵 همچنین در شرایطی که مدت اجاره منقضی شده باشد؛

 یا مستاجر بیش از سه ماه، از پرداخت مبلغ اجاره، امتناع ورزد؛ یا در صورت شرط عدم انتقال، به غیر اجاره داده باشد

🔵 یا اینکه محل مورد اجاره را مورد استفاده (غیرمشروع) قرار داده باشد، موجر می تواند با مراجعه به شورای حل اختلاف، خواسته خود مبنی بر دستور تخلیه را بنویسید؛

 نه حکم تخلیه؛ 

و پس از بررسی این مرجع قضایی، دستور تخلیه ملک صادر می شود و اگر تقاضای صدور حکم کند، حکم تخلیه صادر می شود و با صدور این حکم،

🔴 با مهلت ۲۰ روز حق تجدیدنظرخواهی و اعتراض ایجاد می شود.

پس از طی مدتی، چنانچه حکم به نفع مالک صادر شود، مالک باید تقاضای صدوراجراییه کند و در اجراییه نیز مهلت ۱۰ روز اعتراض باید طی شود. 


🔵 چنانچه به اجراییه، اعتراض نشود یا در صورت اعتراض، اعتراض او پذیرفته نشود، تخلیه ملک صورت می گیرد.




 مطالب درسے،

نکات آموزشے،فایلهاے کاربردے،

آراء وحدت رویه،دانستنیهاے کلیدے

 و سایر اطلاعات مورد نیاز حقوقے و امور مجلس


  • مهدی میرشکار(کارشناس ارشد حقوق ثبت اسنادواملاک)تاسیس و
  • ۰
  • ۰


📝 برداشت پولی که متعلق به شما نیست چه مجازاتی دارد؟


✏️دادستان عمومی و انقلاب کرج چند وقت پیش اعلام کرد که اسفندماه سال گذشته مبلغ چهار میلیارد تومان از باب مطالبات یکی از پیمانکاران شهرداری کرج به اشتباه به حساب یک پیمانکار دیگر واریز شده است. این پیمانکار پس از اطلاع از واریز چنین مبلغی به قید فوریت پول را از حساب خود خارج و حسابش را خالی کرده است.

✏️به گفته دادستان کرج این فرد که از استرداد پول‌ها خودداری کرده بود روانه زندان شده است. اما قانون در این باره چه می‌گوید؟ آیا برداشت پولی که متعلق به ما نیست ولی به حساب بانکی ما واریز شده جرم است؟

اگر چنانچه اشتباهاً به حساب شخصی مبلغی واریز شود و صاحب حساب با اطلاع از اینکه مبلغ مذکور مال خودش نیست، از آن استفاده کند و به صاحب آن مسترد ننماید آیا عمل مجرمانه‌ای مرتکب شده است؟

برای این مسأله ماده 301 قانون مدنی بیان می‌دارد: «ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﺪاً ﯾﺎ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎً ﭼﯿﺰی را ﮐﻪ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ درﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﺪ ﻣﻠﺰم اﺳﺖ ﮐﻪ آن را ﺑﻪ ﻣﺎﻟﮏ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﮐﻨﺪ».همچنین ماده 303 همین قانون عنوان می‌دارد: «ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﯽ را ﻣِﻦ ﻏﯿﺮ ﺣﻖ، درﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮده اﺳﺖ ﺿﺎﻣﻦ ﻋﯿﻦ و ﻣﻨﺎﻓﻊ آن اﺳﺖ اﻋﻢ از اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺪم اﺳﺘﺤﻘﺎق ﺧﻮد ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺟﺎﻫﻞ».


 ✏️بهمن کشاورز : عنوان مجرمانه قائل شدن برای چنین موضوعی مقداری دشوار است. بر اساس ماده 301 قانون مدنی، شخصی که مالی را اشتباهاً دریافت کرده باشد مکلف به استرداد آن است.

در این باره دو فرض وجود دارد:

✏️در فرض نخست اگر شخصی که مبلغ را دریافت کرده است متوجه نشود و شخص واریز کننده نیز پیگیر ماجرا نشود، در این صورت هیچ اتفاقی نخواهد افتاد .

✏️فرض دوم این است که از شخصی که مال را دریافت کرده، مطالبه شود و او پس ندهد. در این صورت احتمال عنوان خیانت در امانت مطرح است هرچند نمی‌توان با قاطعیت در این زمینه سخن گفت.


 امروزه سیستم بانکی به این صورت است که به صورت اتوماتیک مبلغی را که به صورت اشتباهی به حساب شخصی واریز شده، بر می گرداند و عملا نیازی به درخواست از سوی شخص واریز کننده نیست.


عنوان «ایفای ناروا» برای شخصی که پس از اطلاع مبلغ را مسترد نکند، درست نیست . زیرا این عنوان، وصف کیفری ندارد. از آن لحظه‌ای که شخص می‌فهمد پولی که به حسابش واریز شده متعلق به او نبوده است، باید مبلغ را مسترد کند.

برخی مواقع رخ می‌دهد که این شخص مبلغ را خرج کرده و نمی‌تواند مبلغ مورد نظر را بازگرداند، در این صورت به احتمال زیاد امکان طرح عنوان کیفری برای این شخص وجود دارد و به نظر می‌رسد عنوان خیانت در امانت مطرح باشد.

بهمن کشاورز 

  • مهدی میرشکار(کارشناس ارشد حقوق ثبت اسنادواملاک)تاسیس و
  • ۰
  • ۰


مهریه قراردادن خانه‌‌ای که شوهر در آینده خواهد خرید، باطل است 


با سلام ایا این شرط در عقدنامه که در صورت خانه دار شدن زوج سه دانگ خانه به عنوان مهریه بنام زوجه سود اعتبار دارد؟

پاسخ: 

مالی که هنوز وجود ندارد و فرض و احتمال بر این است که در زمان آینده خریداری خواهد شد، نمی‌تواند به‌عنوان مهریه در نظر گرفته شود و چنین شرط مبهمی باطل است. یعنی اگر شرط شود داماد سه دانگ از آپارتمانی را که در آینده نامعلوم خواهد خرید، به نام همسرش کند،‌ این شرط به دلیل ابهام داشتن، باطل است. مگر اینکه زمان مشخصی را تعیین کنند؛‌ مثلا طی شش‌ماه آینده. هم‌چنین باید ملکی که در آن زمان مشخص خواهد خرید معلوم باشدبه این ترتیب می‌توان چنین تعهدی را به عنوان شرط ضمن عقد بر عهده زوج گذاشت. البته با ذکر مشخصات کامل ملک و هم‌چنین مهلت زمان انجام شرط. درج عبارت «به صورت مجانی» در مورد این شرط، لازم است. اما در این خصوص شرط تنصیف دارایی می تواند نزدیک به منظور و هدف شما باشد.

  • مهدی میرشکار(کارشناس ارشد حقوق ثبت اسنادواملاک)تاسیس و
  • ۰
  • ۰

:

آیا زنی که مهر خود را به همسرش بخشیده است می‌تواند از بخشش خود رجوع و مهر خود را به صورت مجدد مطالبه کند یا خیر؟

حالت اول: زمانی است که زوجه در خصوص مهریه، ما فی الذمه زوج را ابراء می‌کند. به این بیان که می‌گوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهی داشت (تو را از پرداخت مهریه بری می کنم)؛ این بیان باعث می‌شود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود. پس در این حالت زن حق رجوع ندارد .


حالت دوم: زمانی است که زوجه در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل می‌کند. بذل مهر در طلاق‌های خلع و مبارات انجام می‌شود، خُلع و مُبارات دو نوع طلاق توافقی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن با واگذاری مالی به شوهر از وی طلاق می‌گیرد. این طلاق مربوط به زمانی است که زن از شوهر به قدری تنفر پیدا کرده باشد که حاضر شود با پرداخت پول از قید همسری وی رها شود. این مال ممکن است مهریه زن یا معادل آن باشد، به همین جهت در فرهنگ عامه از عبارت «مهرم حلال و جانم آزاد» در اشاره به این نوع طلاق استفاده می‌کنند. بنابراین  زن با پرداخت مالی به شوهر، از او می‌خواهد که طلاقش دهد. اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغی و کان‌ لم‌ یکن خواهد شد. یعنی همچنان زن و شوهر محسوب می شوند و مثل این است که اصلا طلاقی صورت نگرفته است. پس در این حالت زن حق رجوع از مهریه را تا پایان مدت عده دارد .

حالت سوم: زمانی است که زوجه مهریه خود را به زوج هبه می‌کند. به این بیان که می‌گوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند سایر اشکال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهریه به طور کلی از بین نمی‌رود؛ چراکه زن می‌تواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه کند. خواه طلاق گرفته باشد یا نگرفته باشد.

  • مهدی میرشکار(کارشناس ارشد حقوق ثبت اسنادواملاک)تاسیس و
  • ۰
  • ۰


سرنوشت چک پس از فوت صاحب چک


در صورتی که صادر کننده چک فوت کند، از آنجایی که در زمان صدور چک آن شخص زنده بوده و این تصمیم طبق اختیار وی گرفته شده، بانک می‌تواند قبل از حصر وراثت، تعیین ورثه و بررسی اموال متوفی وجه چک را به دارنده پرداخت و یا کارسازی کند.

، طبق قانون، چک نوشته‌ای است که به موجب آن صادر کننده، کل یا قسمتی از وجهی را که در نزد بانک(محال علیه) دارد به دیگری واگذار می‌کند.

چک سندی است تجاری که قانون‌گذار جهت تسریع امور تجاری، مزایایی برای دارنده آن در نظر گرفته و طبق قانون، چک ممکن است در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد باشد و یا با امضاء پشت یا ظهر آن به دیگری منتقل شود؛ اما هنگامی که صادر کننده چک با خط کشیدن عبارت «به حواله کرد» در متن آن پشت نویسی را از کسی که چک در وجه او صادر شده سلب می‌کند و دریافت کننده هم با پذیرش چک موافقت خود را اعلام می‌کند.

در نتیجه به نظر می‌رسد که شخصیت و خود دارنده چک برای صادر کننده مهم بوده و بدین طریق نخواسته است وجه چک مزبور توسط شخص دیگری وصول و یا دریافت گردد، لذا در صورتی که این گونه چک‌ها به دیگری منتقل شود، بانک می‌تواند از پرداخت وجه آن به غیر استنکاف ورزد.

هرچند گروه دیگر از حقوقدانان نظر مخالف داشته و معتقدند چک وسیله پرداخت سریع در امور تجاری محسوب شده و به صرف امضاء و ظهرنویسی اشخاص قابل نقل و انتقال است.  

چنانچه صادر کننده چک فوت کند، بانک می‌تواند قبل از حصر وراثت، تعیین ورثه و بررسی اموال متوفی وجه چک را به دارنده پرداخت و یا کارسازی کند، چرا که این تصمیم در زمان حیات وی اتخاذ شده است.

این امر در مواردی هم که چک مدت دار بوده و تاریخ سر رسید آن بعد از فوت صادر کننده است، مصداق دارد.

مطابق ماده ۲۳۱ قانون امور حسبی بدهی‌های مدت دار (موجل) متوفی بعد از فوت او حال و بروز می‌شود، لذا در این حالت هم چون چک در زمان حیات متوفی صادر شده، با مرگ او بدهی مدت دار او حال می‌شود و بانک باید قبل از تاریخ سررسید وجه چک را به دارنده چک پرداخت کند. از طرفی هم به موجب ماده ۳۱۱ قانون تجارت، پرداخت چک نباید وعده داشته باشد و بانک‌ها باید با با داشتن موجودی در حساب متوفی، وجه چک را پرداخت کنند.

  • مهدی میرشکار(کارشناس ارشد حقوق ثبت اسنادواملاک)تاسیس و
  • ۰
  • ۰


🔴در موارد زیر زن می‌‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید:


💠1- عدم پرداخت نفقه زن و انجام سایرحقوق واجب زن به مدت شش ماه


💠2- بدرفتاری غیر قابل تحمل مرد با زن و فرزندان


💠3- بیماری خطرناک غیر درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد


💠4- دیوانه بودن مرد در زمانی که امکان فسخ نباشد.


💠5- اشتغال مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه می‌‌زند.


💠6- محکومیت به حبس در حال اجرا از 5 سال به بالا ( مرد در زندان باشد )


💠7- اعتیادی که به اساس زندگی خانوادگی ضرر بزند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد شود.


💠8- ترک بدون علت خانواده یا غیبت یکسره به مدت 6 ماه بدون دلیل موجه.


💠9- محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب به جرمی، که اجرای مجازاتش آبرو و موقعیت زن رابه خطر بیاندازد.


💠10- بچه‌‌دار نشدن مرد پس از 5 سال زندگی مشترک


💠11- مفقودالاثر شدن زوج به مدت طولانی( به مدت 6 ماه از زمان مراجعه زوجه به دادگاه) ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسرش.

  • مهدی میرشکار(کارشناس ارشد حقوق ثبت اسنادواملاک)تاسیس و